loading...
آنلاین خلیل
Khalil بازدید : 166 پنجشنبه 15 خرداد 1393 نظرات (0)

 

كسى‏كه سرپرستى نظامى‏را عهده‏دار است همانند رشته‏اى است‏كه مهره‏ها را نظام‏مى‏بخشد و تا رشته بگسلد، تمامى مهره‏ها پراكنده مى‏شوند و چه بسا كه ديگر هرگز فراهم نيايند.

شيوه زمام‏دارى رسول خدا صلى الله عليه و آله

رهبرى وحيانى حضرت پيامبر صلى الله عليه و آله دومين عامل بنيادى گسترش اسلام و پيشرفت مسلمانان است؛ همان‏سان كه مبانى محكم دين، نخستين عامل توسعه آن محسوب مى‏شود. حتى افراد غير مسلمان نيز اين حقيقت را پذيرفته‏اند كه پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله، رهبر بزرگ و نمونه‏اى بود كه توانست در مدتى اندك، جامعه‏اى مستقلّ، متمدّن و با فرهنگ تشكيل دهد و معجزه بى‏نظيرى پديد آورد.

پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله برخلاف ديگر رهبران و مصلحان، اصلاح و تعليم و تربيت جوامع را به صورت زيربنايى آغاز كردند و دل مردم را تسخير نمودند. اين كار تحوّلى بنيادين در پى داشت؛ چرا كه آن حضرت تنها به خطابه‏هاى اقناعى بسنده نمى‏كرد و درصدد اصلاح سطحى جامعه نبودند. بلكه در اين صدد بود كه تحولى در مردم ايجاد نمايد كه آنها بتوانند با محرك درونى و براى هميشه خودرا اصلاح كنند. گرچه اصلاح طلبانى پيداشده و توانسته‏اند چند صباحى بخشى از انحرافات، كمبودها و عيب‏ها را برطرف سازند و در اين كار پيروز گردند، ولى هيچ كدام نتوانسته‏اند مانند رسول خدا صلى الله عليه و آله هدف خود را تأمين كنند. آن حضرت نمونه كامل اصلاح‏طلبى است و بايد از روش اصلاحى ايشان سرمشق گرفت؛ زيرا طبيعت بشر را، كه پس از حضرت عيسى عليه السلام به حالت ركود درآمده بود و مصلحان نيز نتوانسته بودند آن را به جريان اندازند، به حركت درآورد و مردم را به سوى توحيد و يگانه‏پرستى فراخواند. « حدود خسارت جهان و انحطاط مسلمين، سيد ابوالحسن حسنى، ترجمه مصطفى زمانى، ص 120- 124» يك رهبر موفق و پيروز در رأس مثلث مرد بزرگ كشور بزرگ و طرح بزرگ قرار دارد. پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله كامل‏ترين كسى بود كه با جهان غيب پيوند داشت و به نيروى وحيانى تكيه مى‏زد؛ طرحى كه براى نجات بشريّت ارائه داد طرحى بود فراگير، كامل، فطرى و قابل انطباق با مقتضيات زمان. محل اجراى طرح او نيز محدود به يك يا چند كشور نبود، بلكه با آرمان «جهان وطنى» پيش مى‏رفت، چنان‏كه توانست در عمر كوتاه خود، با وسايل ابتدايى، در محيط آميخته به جهل و نادانى موفقيت جهانى كسب كند. «رهبران، ص2 1»

عوامل موفّقيت پيامبر صلى الله عليه و آله

مُؤسّس بزرگ مكتب اسلام و بزرگ پيشواى مسلمانان در دو بُعد مهم با ديگر رهبران متفاوت بود: در هدف و در وسيله اجرا.

1- هدف نهايى:

هدف پيامبر صلى الله عليه و آله اعتلاى روح بشر و اصلاح نهاد انسان بود. او به اذن خدا، مردم را به سوى خدا رهبرى مى‏نمود تا بتواند آنان را از بت‏پرستى به خدا پرستى برساند و زنجير اسارت و بردگى را پاره كند. او نيامد تا افتخار ملتى را نابود سازد و افتخارات ديگرى بياورد؛ زيرا او رهبرى ملّى يا زمامدارى سياسى نبود، در پى نفع شخصى نمى‏گشت و بر مدار مصالح فردى تلاش نمى‏كرد تا ملتى را از استعمارگران مقتدرى همچون ايران و روم، جدا سازد و به سوى حجاز و قحطان و عدنان بكشاند.

اگر حضرت محّمد صلى الله عليه و آله رئيس قبيله بود، همانند ديگر رؤساى قبايل، در ميان اقوام خود محترمانه مى‏زيست و مورد آزار و اهانت قرار نمى‏گرفت. اگر مى‏خواست پرچم خود را برافرازد و قريش و ديگر قبايل عرب را زير آن گرد آورد، برايش بسيار سهل بود و در مدت كوتاهى بدان موفق مى‏شد و به‏دنبال آن نيز مى‏توانست يك حكومت عربى به وجود آورد و در اين صورت، روساى قبايل مكّه و سران قريش، ابو جهل‏ها و عتبه‏ها نيز زير لوايش مى‏آمدند و هرگز با وى مخالفت نمى‏كردند، ولى هدف اصلى او تنها گسترش انسانيت بود تا در پرتو آن، حكومت جهانى تأسيس كند. « حدود خسارت جهان و انحطاط مسلمين، ص 120- 124 با تصر»

2- عوامل اجرايى:

ابزار، عوامل و شيوه تبليغ و اجراى حضرت پيامبر صلى الله عليه و آله همانند اهدافش، با عوامل و ابزار اجرايى و تبليغى ديگر مصلحان و رهبران تفاوت زيادى داشت. او در اجراى آرمان‏ها و اهداف بلند خود، از هر وسيله‏اى استفاده نمى‏كرد و به بهانه «هدف وسيله را توجيه مى‏كند»، دست به وسايل معمول ميان رهبران نمى‏برد و از زر و تزوير بهره نمى‏جُست و هرگز نمى‏خواست زرمدارانه و دغلبازانه به هدف خود دست يازد. وسيله انجام رسالت ايشان بيان بليغ، جذبه درونى و پيام وحيانى بود. با اين همه، چه زود پيش رفت و به سرعت بال و پر گشود و بر بام آسمان جهان درخشيد و اعجوبه هستى را پى نهاد! استاد مرتضى مطهرى به نقل از يك دانشمند اروپايى مى‏نويسد:

اگر ما سه چيز را در نظر بگيريم، آن وقت اعتراف خواهيم كرد كه در دنيا، رهبرى مانند حضرت محمّد صلى الله عليه و آله وجود ندارد:

1- عظمت هدف: هدف او بزرگ بود؛ زير و رو كردن روحيه، اخلاق، عقايد، نظام و مقررات اجتماعى مردم در رأس برنامه‏ها و اهداف ايشان قرار داشت.

2- كمبود امكانات: پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله از وسايل و امكانات چيزى نداشت؛ نه پولى، نه زورى و نه همدستى. حتى خويشان نزديكش نيز با او دشمنى مى‏كردند. تنها يك نفر را به خود مؤمن ساخت تا به صورت بزرگ‏ترين قدرت جهان درآمد.

3- سرعت حركت: عامل سوم سرعت نيل به هدف بود؛ در كم‏تر از نيم قرن، بيش از نيمى‏از مردم دنيا تسليم دين ايشان شدند و به آن حضرت ايمان آوردند. هرگاه اين سه خصوصيت را در پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله در نظر بگيريم، خواهيم ديد كه چنين رهبرى در دنيا وجود نداشته است. « اسلام و مقتضيات زمان، مرتضى مطهرى، ص 32- 3»

ويژگى‏هاى حضرت محمّد صلى الله عليه و آله

1- سعه صدر

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله درياى رحمت بود و بامردم پيوسته مهربان؛ با دلى آكنده از محبت، عشق و نشاط به هدايت آنان مى‏پرداخت، شب و روز درصدد سعادتمند كردن آن‏ها بود، قلبى رؤف و مهرانگيز داشت، نور محبت در ديده‏ها و لحظه لحظه نگاه‏هايش مى‏درخشيد. با اين عوامل معنوى بود كه مردم را به سوى چشمه‏سار معرفت جذب مى‏كرد، و گرنه موفّقيت چشمگيرى به دست نمى‏آورد و به دل‏هاى امّت خود راه نمى‏يافت:

 «لَوْ كُنْتَ فَظّاً غَليظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ»؛ « سوره آل عمران( 3)، آيه 15»

اگر تو خشن و سنگ‏دل بودى، [مردم‏] به يقين از اطرافت پراكنده مى‏شدند.

اگر رهبر تندخو و خشن و فاقد روح گذشت باشد، در برنامه‏هاى خود، شكست مى‏خورد و از وظايف رهبرى بازمى‏ماند. به همين دليل، حضرت على عليه السلام سعه صدر را از ابزار و عوامل مؤثّر در اعمال سياست مى‏دانند:

 «آلَةُ الرِّئاسَةِ سِعَةُ الصَّدْرِ»؛ «نهج‏البلاغه، حكمت 17»

شرح صدر ابزار اصلى رياست [و رهبرى‏] است.

آنان كه مسؤول امور معنوى‏اند و با روح‏هاى ظريف و خواست‏ها و درك‏هاى مختلف و اخلاق و آداب گوناگون مردم جامعه مواجهند، بيش از ديگران نياز به حوصله دارند. به همين دليل، حضرت موسى‏ عليه السلام اين خصيصه انسانى را از خدا مى‏خواهد:

 «رَبِّ اشْرَحْ لى‏ صَدْرى‏»؛ «سوره طه‏( 20)، آيه 2»

پروردگارا، سينه‏ام را برايم گشاده گردان.

خداوند به پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله نيز «شرح صدر» داد و در پرتو آن، مقام رفيع بخشيد، مكتب و يادش را جاودانه و نامش را بلند آوازه جهان ساخت:

 «الَمْ نَشْرَحْ لَكَ صَدْرَكَ وَ وَضَعْنا عَنْكَ وِزْرَكَ الَّذى‏ انْقَضَ ظَهْرَكَ وَ رَفَعْنا لَكَ ذِكْرَكَ»؛ « سوره انشراح( 94)، آيه 1- 4»

آيا ما سينه تو را گشاده نساختيم [و به تو حوصله و آمادگى پذيرش نداديم‏] و بار سنگين تو را از [دوش‏] تو برنداشتيم؛ همان بارى كه سخت بر پشتت سنگينى مى‏كرد و آوازه تو را بلند نساختيم؟

2- اخلاق ستوده

پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله به هدايت مردم عشق مى‏ورزيدند و از ايمان آوردن آن‏ها بسيار خرسند مى‏شدند و از اين‏كه برخى ايمان نياورده، گمراهند و در كنار چشمه آب معرفت و هدايت، تشنه كام مى‏مانند، حسرت مى‏خوردند و با تمام وجود، ناراحت مى‏شدند، به‏حدّى كه از شدّت تأسّف و اندوه، جان مبارك ايشان به خطر مى‏افتاد. پيام آسمانى حق اين‏گونه به آن حضرت دل‏دارى مى‏داد:

 «لَعَلَّكَ باخِعٌ نَفْسَكَ الَّا يَكُونُوا مُؤْمِنينَ»؛ « سوره شعراء( 26)، آيه 3»

گويى مى‏خواهى جان خود را از شدّت اندوه ازدست بدهى‏كه آن‏ها ايمان نمى‏آورند.

سعه صدر پيامبر صلى الله عليه و آله مصدر خصال نيكوى ايشان شد و لوح تقدير «اخلاق ستوده» را از غيب دريافت نمودند:

 «انَّكَ لَعَلى‏ خُلُقٍ عَظيمٍ»؛ «سوره قلم( 68)، آيه  »

راستى كه تو بر فراز بلندِ خوى و خصال والايى و (خلق عظيم و برجسته‏اى دارى).

همين خصيصه ايشان را در ميان انبيا عليهم السلام ممتاز ساخت « الكاشف، محمدجواد مغنيه، ج 7، ص 38» و سرانجام صدرنشين رفيق اعلى‏ شدند «-« رفيق اعلى» مجمعى است در عالم برزخ متشكّل از انبيا، امامان عليهم السلام و صالحا» و به كسب نشان پرارج «مقام محمود» مفتخر گرديدند. «« مقام محمود» تعبيرى است از جايگاه رسول خدا صلى الله عليه و آله در پيشگاه الهى كه قرآن او را بدان وعده داده است: سوره اسراء، آيه 7»

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله افزون بر اخلاق فردى، در اخلاق اجتماعى نيز ممتاز بودند و حتى پيش از زمان بعثت هم در ميان مردم جايگاهى ويژه و سابقه‏اى درخشان داشتند؛ در طول چهل سال، با لقب «امين» مشهور بودند و درست‏كارى و امانت‏دارى ايشان زبانزد عام و خاص بود.

3- استقامت

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله در سايه استقامت مستمر، توانستند زحماتِ طاقت فرساى خود را به ثمر بنشانند. ايشان در مقابل انديشه، گفتار و رفتار جهل‏آميز مردم جاهل، پايدارى نمودند و آزار و اذيّت روحى و جسمى مداوم آن‏ها نتوانست صبر آن حضرت را لبريز كند و در عمل به

فرمان «فَاسْتَقِمْ كَما امِرْتَ»، «سوره هود( 11)، آيه 112:« آن‏گونه كه به تو امر شده است استقامت كن.»

 پاسخ مثبت دادند و در مأموريت الهى استقامت ورزيدند.

دوران امام على عليه السلام

دوران حكومت حضرت على عليه السلام و سياست پاك و بى‏تزوير ايشان نيز نمودار شيوه صحيح و منطبق بر اصول رهبرى و مديريت است.

رهبرى موفق است كه حكومت و مديريت جامعه را براى خود امانتى مهم به شمار آورد و بداند كه خداوند او را واسطه قرار داده است تا جمعى را به هدف اعلاى هستى برساند. با اين بينش، او هرگز هواپرستان و افراد ناشايست را در چنين امانتى شريك نمى‏سازد؛ زيرا وارد كردن نااهلان به قلمرو امانت الهى، انحراف از اصل امانت‏دارى است. رعايت اين اصل را در امامت على بن ابى‏طالب عليه السلام مى‏بينيم:

طلحه و زبير به آن حضرت گفتند: «تو از جفا و خشونتى كه در زمان خلافت عثمان بر ما گذشت، آگاهى و مى‏دانى كه همواره بنى‏اميّه مورد توجه و نور چشم او بودند و ما همچنان از مال و رياست محروم. اكنون كه خداوند خلافت را به تو داده است، سهمى از رياست براى ما منظور كن.» حضرت فرمودند:

 «به قسمت خداوندى راضى باشيد تا درباره شما بينديشم و بدانيد من در امانتى كه به من سپرده شده است، كسى را شريك نمى‏سازم، مگر اين‏كه به دين و امانت‏دارى وى اطمينان داشته باشم، چه از ياران من باشد، چه كسى ديگرى كه شايستگى او را دريافته باشم.» «نهج‏البلاغه، خطبه 4؛ ترجمه و تفسير نهج‏البلاغه، محمدتقى جعفرى، ج 3، ص 31- 3»

رهبر جامعه بايد خود را حافظ معنوى و نگهبان حقيقت بداند و همواره راه روشن را به مردم نشان دهد. حضرت على عليه السلام داراى اين ويژگى بودند و اين گفتار خود آن حضرت است كه مى‏فرمايند:

 «اقَمْتُ لَكُمْ سُنَنَ الْحَقِّ فى‏ جَوادِّ المَضِلَّةِ حَيْثُ تَلْتَقُونَ وَ لا دَليلَ وَ تَحْتَفِرُونَ وَ لا

تُميهُونَ»؛ «همان، خطبه »

من نگهبانى شما را بر سر راه‏هاى حق، كه از ميان جاده‏هاى گمراه كننده كشيده شده، به عهده گرفته‏ام. شما در آن جاده‏هاى گمراهى به يكديگر مى‏رسيد و رهبرى نداريد و زمين‏ها را حفر مى‏كنيد و به آب نمى‏رسيد.

چنين رهبر شايسته‏اى پس از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله مدتى مردم را در حكومت ظاهرى و مدتى نيز در شكل باطنى رهبرى نمود؛ حتى در مدت طولانى كه خانه‏نشين و مأمور به سكوت بود، با جمع‏آورى قرآن و خدمات علمى و انسانى و تربيت برخى افراد، مظاهرى از تمدّن اسلامى را پى نهاد. « براى نمونه، به كتاب اسلام و تمدن جديد، نوشته مصطفى زمانى، مراجعه كنيد»

پس از حضرت على عليه السلام اهل بيت او از امام حسن مجتبى تا امام حسن عسكرى امت اسلامى را از نظر معنوى هدايت كردند و افتخار آفريدند؛ چنانكه در نهج‏البلاغه آمده است:

 «بِنَا اهْتَدَيْتُمْ فِى الظَّلْماء، وَ تَسَنَّمْتُمْ ذُرْوَةَ الْعَلْياءِ، وَ بِنا افْجَرْتُمْ عَنِ السَّرَّارِ ...»»

 (اى مردم) از تاريكى‏هاى جهالت و گمراهى به‏وسيله ما هدايت شديد و به كمك ما به اوج ترقى رسيديد. صبح سعادت شما در پرتو شعاع وجود ما درخشيدن گرفت.

آرى اين‏گونه شد كه مسلمانان بر فراز قُلل معرفت و دانش نائل آمدند و مطلع تمدّن عظيم انسانى گشتند.

خلاصه  : 1- «رهبرى» سوق دادن مجموعه‏اى از رويدادهاى جارى به‏سوى هدف‏هاى معيّن است؛ محور يك جامعه است كه ديگر اركان را نظام مى‏بخشد و يك ضرورت عقلى و فطرى است.

2- رهبرى رسول خدا صلى الله عليه و آله مهم‏ترين عامل گسترش اسلام بود؛ زيرا آن حضرت تمدّن مكتبى خود را با تغيير و تربيت بنيادين جامعه آغاز نمود و دل‏ها را مسخّر ساخت و هرگز به تعويض و تغيير مهره‏هاى اصلى جامعه بسنده نكرد، روحى بلند و طرحى بزرگ داشت، با تكيه بر عالم غيب، براى فتح قلل عظيم انسانيت و با آرمان جهان‏وطنى پيش رفت و با امكانات محدود و با شتاب بسيار، به بخش عظيمى از اهدافش نايل آمد.

3- حضرت محمّد صلى الله عليه و آله رهبرى رؤوف و خوش خلق بود؛ پيش از بعثت نيز در متن جامعه بود و به «امين» شهرت داشت؛ با شرح صدر و مهردل‏انگيز خود، مردم را به خود و مكتبش جذب كرد؛ با مقاومت پيوسته و بى‏نظيرش، زحمات خود را به ثمر نشاند؛ بار سنگين رسالت را به مقصد نهايى رساند؛ زمام امّت را به حضرت على عليه السلام سپرد و دعوت حق را لبّيك گفت.

 

4- گرچه امام على عليه السلام پس از حضرت محمّد صلى الله عليه و آله در ظاهر و به‏طور مستقيم، زعامت جهان اسلام را برعهده نداشتند و جامعه اسلامى از اين نظر، خسارت جبران‏ناپذيرى ديد، ولى با اشراف و امامت باطنى و اندك مدّتى نيز با حكومت ظاهرى، امّت اسلامى را با اصول منطبق با سياست‏هاى اسلامى رهبرى نمود و سرانجام آن را به دست امامان ديگر عليهم السلام سپرد

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
a :: تلاش شایسته برای تبیین ارزش‌های انقلاب اسلامی // b :: ارائه و ترویج سبک زندگی اسلامی – ایرانی // c :: توسعه و تجلی مفاهیم، نمادها و شاخص‌های هویت اسلامی – ایرانی //
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    از عملکرد ما راضی هستید ؟
    آیا ماهواره در زندگی انسانها تأثیر گذار است ؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 282
  • کل نظرات : 88
  • افراد آنلاین : 6
  • تعداد اعضا : 5
  • آی پی امروز : 71
  • آی پی دیروز : 3
  • بازدید امروز : 78
  • باردید دیروز : 6
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 3
  • بازدید هفته : 84
  • بازدید ماه : 351
  • بازدید سال : 1,124
  • بازدید کلی : 111,690