loading...
آنلاین خلیل
Khalil بازدید : 1897 دوشنبه 04 فروردین 1393 نظرات (0)

قبول ولايت از شرايط ايمان است  
نوع دوم از اطاعت واجب ، اطاعت از رسول خدا( صلّى اللّه عليه و آله ) در امامت و رهبرى امت و مرجعيت مسلمين در مسائل مختلف دينى و اجتماعى و اجراى احكام سياسى اسلام است ، اين ولايت و حكومت كه حق خداوند است چون مالك و خالق همه است به پيغمبرش واگذار فرموده است ، پيغمبر معصوم است و هرگز از روى هوا و هوس حكم نمى كند. قبول ولايت و حكومت پيغمبر( صلّى اللّه عليه و آله ) را شرط تحقق ايمان مى داند و مى فرمايد:
(( پس نه چنين است به پروردگارت سوگند! كه ايمان نياورند تا تو را در درگيريهاى ميان خود داور قرار دهند سپس در خودشان زحمتى از آنچه تو حكم كردى نيابند و تسليم باشند براى داورى تو تسليم بودنى (نيكو) ((

(فَلا وَ رَبِّكَ لا يُؤ مِنُونَ حَتّى يُحَكِّمُوكَ فيما شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لا يَجِدُوا فِى اَنْفُسِهِمْ حَرَجا مِمّا قَضَيْتَ وَ يُسَلِّمُوا تَسْليما).(نساء / 65)
حكومت و داورى حق ويژه پيغمبر( صلّى اللّه عليه و آله ) است و مؤ منين وقتى ، راستى به او گرويده اند كه علاوه بر مراجعه داوريها به او هنگام حكم كردنش نيز چون و چرا نكرده حتى در دلشان نيز تسليم باشند؛ چون از پيش خود به نفع يكى و ضرر ديگرى داورى نفرموده بلكه به دستور الهى و مطابق قوانين خداوند داورى كرده است .
به هر حال ، آن حضرت ، رسول بود تا وحيهاى الهى را به مسلمين برساند و احكام اسلام را برايشان بيان فرمايد و به علاوه امام مسلمين بوده و آنها را رهبرى مى فرمود و امور اجتماعيشان را سرپرستى مى كرد تا رحلت فرمود.
جاهل به امام زمان و مردن جاهليت  
پس از رسول خدا( صلّى اللّه عليه و آله ) هر دو نوع اطاعت تا روز قيامت واجب است ؛ يعنى همان طورى كه اطاعت از تمام قوانين و احكام اسلام در هر دوره و زمانى واجب است ، همچنين اطاعت از امام واجب الاطاعه هر زمانى تا قيامت واجب است و در حديث متواتر بين شيعه و سنى از رسول خدا( صلّى اللّه عليه و آله ) چنين رسيده: ((كسى كه بميرد و امام زمان خودش را نشناسد (آن امام كه واجب الاطاعه بوده ) مرده است بمانند مردن جاهليت ))

 ((مَنْ ماتَ لا يَعْرِفُ اِمامَهُ، ماتَ مِيتَةً جاهِلِيَةً. ....... (( ، )كافى ، ج 2، ص ‍ 208(
يعنى در اسلام (و مسلمان ) نمرده است ؛ زيرا كسى كه رهبر الهى را نشناسد و تابعش نشود،خواهى نخواهى پيرو كسى مى شود كه نفسش مايل است و امامش ‍ او را به جايى مى كشاند كه خودش هست ، امام جاهل به حق و حقيقت ، خودخواه و خودپرست ، ماءمومش را نيز مثل خودش مى كند و در هر فتنه و فسادى او را در مى آورد و در قيامت نيز هر گروهى با امامشان محشور خواهند بود(يَوْمَ نَدْعُوا كُلَّ اُناسٍ بِاِمامِهِمْ ...)(اسراء / 71) 
در هر دوره اى براى مسلمين واجب است امام زمان خود را شناخته و تابعش شوند تا آن رهبر الهى آنان را به حق و حقيقت دانا ساخته و جامعه را بر پايه عدل استوار سازد و از هر انحرافى و فسادى باز دارد و آنان را از تجاوز ستمگران نگهدارد.
اگر اطراف رهبر الهى گرد نيامدند قهرا هرگروهى براى خود رهبرى اختيار مى كند و اين اختلاف و تفرقه و تشتت آرا، اجتماع را در وادى جهالت فرو مى برد و به ايجاد هر فتنه و فسادى وا مى دارد تا به جنگ و خونريزى يكديگر و نا امنى مى كشاند و در نتيجه طاغوتى با كسب قدرت بر همه آنان مسلط شده و آنچه نبايد بكند، مى كند.
در خطبه فدكيه صديقه زهرا( عليهاالسّلام ) مى فرمايد:
((و امامتنا نظاما للملة ...)).
)) خداوند، امامت ما اهل بيت را قرار داد تا ملت اسلام نظم پيدا كنند، يك پارچه و منسجم گردند و در نتيجه از هر آفتى در امان باشند و شياطين و ستمگران نتوانند بر آنان چيره گردند(( .(166)
امام در هر زمان بايد يكى باشد 
از اينجاست كه امام در هر دوره اى بايد يكى باشد هر چند دو نفر از جهت فضل و استحقاق رهبرى كاملا مساوى باشند، مع الوصف يكى بايد امام و ديگرى ماءموم باشد همان طورى كه حضرت ابى عبداللّه الحسين ( عليه السّلام ) ماءموم و تابع برادرش حضرت حسن مجتبى ( عليه السّلام ) بود.
دركتاب عيون اخبارالرضا( عليه السّلام ) باب 34،ص 101از حضرت رضا( عليه السّلام ) روايت نموده است كه فرمود: دليل اينكه در يك زمان دو امام واجب الاطاعة ممكن نيست اين است كه دو نفر در تمام تصميمها و اراده و افعال نمى شود كه هميشه موافق باشند، پس در صورت اختلاف نظر، مسلمين اطاعت هر يك را بنمايند، در مخالفت ديگرى معصيت كرده اند و لازمه اختلاف نظر آن دو امام ، اختلاف خلق و دو دستگى و فساد است . و نيز مخالفت هر يك از آن دو امام نسبت به ديگرى معصيت است و لازمه اش افتادن هر دو از مقام امامت مى باشد.
امام كيست و چه كسى بايد او را معين كند؟ 
اينجا بايد پرسيد امام زمان در هر دوره كه واجب الاطاعة مى باشد كيست و تعيينش با چه مقامى است ؟
در قرآن مجيد امامت را در عنوان كلى اولى الامر ذكر فرموده است و چون آن را با رسول همراه ذكر فرموده دانسته مى شود كه ولى امر بايد مانند رسول باشد در تمام فضايل و كمالات جز مقام رسالت ، تا اطاعت از او همانند اطاعت از رسول واجب باشد.
امامت مسلمين ، مقامى است الهى كه بايد خداوند توسط رسولش او را معين بفرمايد؛ زيرا اگر تعيين امام با مسلمين باشد،
اولا:
اتفاق همه آراى مسلمانها بر يك نفر محال يا نزديك به محال عادى است و در نتيجه هر گروهى به دلخواه خود تابع امامى مى شود و فسادش آشكار است .
ثانيا:
بر فرض امكان ، اتفاق بر يك نفر از كجا اطمينان حاصل مى شود كه آن شخص ، لايق امامت مسلمين است ؛ يعنى بتواند جامعه را به صلاح و سداد و عدل حركت دهد و از خطرات و دشمنها نگهدارد، چه بسا جامعه را به وادى جهالت و هلاكت برساند مانند كورى كه راهنماى كوران يا بيمارى كه طبيب بيماران چون خودش شود.
ثالثا:
منتخب مردم شرعا واجب الاطاعة نيست ؛ زيرا تنها خداوند حق حاكميت بر بشر را دارد؛ چون آفريدگار آنهاست و خودش اين حق را به رسول خود و اولى الامر داده است و اطاعتشان را بدون هيچ قيد و شرطى و به طور كلى واجب فرموده است پس بايد اولى الامر مانند رسول ، از هر گناه و خطايى معصوم باشد؛ زيرا كسى كه معصوم نيست اگر اطاعتش به طور كلى و بدون هيچ قيد و شرطى واجب باشد در موارد خطا و گناهش هم بايد از او اطاعت كنند وخداوند منزه است كه چنين دستورى بدهد.
پس بايد ولى امر و امام در هر زمانى ، اعلم و افضل و اكمل از تمام مردم باشد و به علاوه داراى مقام عصمت نيز باشد. و چون تشخيص چنين شخصيتى از عهده مردم بيرون است و مدعى چنين مقامى فراوان مى باشد، اگر از طرف خداوند توسط رسولش تعيين نشود فسادش آشكار است ؛ زيرا هر گروهى براى خود رهبرى بر مى گزيند و در مقام خواسته هاى نفسانى خود برگروه مخالف و رقيبش در صدد جنگ و ستيز بر مى آيد و موازين و قوانين الهى كه براى اصلاح جامعه مسلمين وضع شده بكلى متروك مى شود و در نتيجه ظلم و فساد همه جامعه را فرا مى گيرد.
معرفى اولى الامر توسط پيغمبر (ص ) 
طبق مدارك قطعى ، رسول خدا( صلّى اللّه عليه و آله ) از طرف پروردگار عالم ، اولى الامر را معرفى فرموده و مسلمانان را از حيرت رهانيد واز روايات متواتره تنها به نقل يك روايت براى نمونه اكتفا مى شود.
در كتاب غاية المرام بحرانى باب 142 صفحه 706 آمده است كه :
((جابربن عبداللّه انصارى )) از رسول خدا( صلّى اللّه عليه و آله ) پرسيد ((اولى الامر)) كه خداوند اطاعتشان را واجب فرموده چه كسانى هستند؟
رسول خدا( صلّى اللّه عليه و آله ) فرمود: ((اينها جانشينهاى من و امامان مسلمين هستند، پس از من نخستين آنها على بن ابيطالب ، سپس حسن پس حسين پس على بن الحسين ، پس محمد بن على كه معروف به باقر است . و اى جابر! تو زمان او را درك مى كنى و سلام مرا به او برسان . پس از او جعفربن محمد، موسى بن جعفر، على بن موسى ، محمد بن على ، على بن محمد، حسن بن على و پس از او هم نام وهم كنيه من ، حجت خداوند در زمين ابن الحسن بن على (عليهم السّلام )، اين است كسى كه خداوند بر دست او فتح مى فرمايد مشارق و مغارب زمين را و اين است كسى كه غايب مى شود و ثابت نمى ماند بر اعتقاد به امامتش مگر كسى كه خداوند دلش را به ايمان آزمايش فرموده باشد)).
اطاعت از ولى امر در زمان غيبت امام (ع ) 
س :
آيا اطاعت از ولى امر و رهبر در زمان غيبت امام زمان ( عليه السّلام ) باقى است ؟ و اگر باقى است چه كسى است ؟
ج :
اطاعت از ولى امر و رهبر مسلمين تا قيامت واجب است همانطورى كه همه احكام عبادى و سياسى اسلام تا قيامت واجب العمل است جايى كه هيچ حكمى از احكام اسلام در زمان غيبت امام زمان ( عليه السّلام ) نسخ شدنى نيست وجوب اطاعت از امام مسلمين كه اهم تكاليف اسلام و سبب بقاى دين و نگهدارى جامعه مسلمين از خطر كفار و طاغوتها است نيز نسخ شدنى نيست .
همانطورى كه بر رسول خدا( صلّى اللّه عليه و آله ) واجب بود امام مسلمين پس از خودش ‍ را تعيين كند تا مسلمين دچار ضلالت و هلاكت نشوند و تعيين هم فرمود، خواه مسلمين بپذيرند يا نپذيرند، همچنين بر امام دوازدهم واجب بود نايب خود را در امامت و رهبرى و مرجعيت مسلمين در زمان غيبت خود، تعيين كند و تعيين هم فرموده :
))واما الحوادث الواقعة فارجعوا فيها الى رواة حديثنا(( بحار، ج 78، ص 380. و مراد از حوادث ، مشكلات جامعه مسلمين و امور سياسى و اجتماعى و جلوگيرى از تسلط طاغوتها بر مسلمين است وگرنه احكام نماز، روزه ، حج و زكات هزار سال بيشتر است كه مورد بحث و تحقيق واقع شده او چيز تازه اى به عنوان حادثه نيست .
نجات عمومى مستضعفين برنامه امام زمان (ع ) است  
محقق طوسى مى فرمايد: ((وجوده لطف و تصرفه لطف آخر و عدمه منا)) يعنى سبب غيبت امام زمان ( عليه السّلام ) و تصرف نفرمودنش در امور مسلمين به خاطر اين است كه مسلمانها در اطاعت آن حضرت حاضر نيستند، تصرف عمومى و نجات مستضعفين جهان از شر مستكبرين و طاغوتها و بسط عدل در سرتاسر جهان كه وظيفه ويژه آن حضرت است ، موقوف برآمادگى بشر است و تا اين زمان شرايط چنين تصرفى فراهم نشده است.
اما تعيين نايب خود به عنوان مرجع و رهبرى مسلمين خصوصا شيعيان ، در زمان غيبت ، موقوف بر اطاعت مسلمين نيست بلكه وظيفه اش تعيين نايب است خواه مردم بپذيرند يا نپذيرند تا حجت الهى برهمگان تمام گردد.
از سال 260 هجرى قمرى كه اول امامت حضرت مهدى - عجل اللّه تعالى فرجه - بوده تا سال 334، چهار نفر به نامهاى ((عثمان بن سعيد، محمدبن عثمان ، حسين بن روح و على بن محمد سمرى )) را تعيين فرمود كه در مدت 74 سال غيبت صغرا بوده سپس نيابت را به علمايى كه جامع شرايط مرجعيت باشند سپرد و فرمود آنان حجت اند از طرف من بر شما و من حجت خدا هستم برايشان .
و نيز فرمود: هركس آنها را رد نمايد و مخالفتشان كند ما را رد كرده و كسى كه بر ما رد نمايد، بر خدا رد نموده كه در حد شرك به خداست .
در روايت ديگر فرموده :((مجارى الامور والا حكام على ايدى العلماء باللّه ، الامناء على حلاله و حرامه ((

بحارالا نوار، ج 100، ص 80
(( جريان كارها به دست علماى الهى است كه امينها بر حلال و حرام خدايند)) .
اينك به شرايط مرجعيت و امامت و رهبرى كه از روايات استفاده شده است ، اشاره مى شود.
فقاهت در احكام و يقين در عقايد 
نخستين شرط مرجع ، فقاهت است . درصدر اسلام ، فقيه به كسى گفته مى شد كه معارف و عقايد اسلامى را دانسته و به آن معتقد باشد. و نيز به احكام و دستورات اسلام آگاه و به آن عمل نمايد.
از آنجايى كه مرجع و ولى مسلمين بايد افقه و افضل از همه مردمان باشد تا تقديم مفضول بر فاضل لازم نيايد، مرجع و رهبر بايد در معارف اسلامى خصوصا مراتب توحيد، به حد يقين رسيده از شك و وهم و ظن رسته باشد و همچنين نسبت به مساءله معاد كاملا باورش شده باشد، نشانه اش ترس شديد از مسؤ وليتهاى الهى است .
در شناسايى احكام نيز به مقام اجتهاد و قوه استنباط رسيده باشد.
عدالت و مخالفت هواى نفس  
دومين شرط اساسى براى رهبرى و مرجعيت ، ((عدالت )) است ؛ يعنى بايد از همه گناهان كبيره بپرهيزد و از تكرار صغيره نيز خوددارى نمايد. به علاوه در بعضى روايات تصريح شده كه ولى مسلمين بايد بخصوص از بعضى از نابايستيها پاك باشد، لذا اينجا به طور فشرده يادآورى مى شود:
1- 
مخالفا لهواه : مرجع و رهبر مسلمين بايد هواپرست نباشد، ثروتمندى را نخواهد، طالب جاه و شهرت و رياست و پيشى گرفتن بر ديگران نباشد، بستگانش را بر ديگران مقدم ندارد.
شيخ انصارى - عليه الرحمة - در باب حجيت خبر واحد از كتاب رسائل از حضرت امام حسن عسكرى ( عليه السّلام ) نقل نموده كه فرمود:
فقهايى كه بستگان و اتباع خود را هر چند اهل تقوا باشند بر ديگران هر چند اهل تقوا نباشند ترجيح دهند و خلاصه هواپرستى كنند، زيانشان بر جامعه مسلمين از لشكر يزيد بر حضرت سيدالشهدا( عليه السّلام ) بيشتر است .
مرجع و رهبر مسلمين بايد هميشه طالب رضاى خداوند باشد و آنچه حق است پيروى كند نه آنچه نفسش مى خواهد. و خلاصه بايد نفس خود را تزكيه و تهذيب كرده باشد تا بتواند جامعه را مهذب نمايد و اگر تزكيه نشده باشد، جامعه را ممكن است به هلاكت بكشاند.
شرايط رهبر از زبان امام على (ع ) 
2- مرجع و ولى مسلمين بايد از اخلاق رذيله منزه باشد و به صفات كمال انسانى و اسلامى آراسته باشد، در اين مورد به چند فقره از كلمات حضرت اميرالمؤ منين ( عليه السّلام ) اشاره مى شود كه مضمونش اين است كه رهبر نبايد بخيل ، جاهل ، خشن ، ترسو و غيره باشد:
(( وَقَدْ عَلِمْتُمْ اَنَّهُ لايَنْبَغِى اَنْ يَكُونَ الْوالِىَ عَلَى الْفُرُوِج وَالدِّماءِ وَالْمَغانِمِ وَالاَْحْكامِ وَاِمامَةِ الْمُسْلِمِينَ الْبَخِيلُ فَتَكُوْنَ فِى اَمْوالِهِمْ نَهْمَتُهُ (( . بحار، ج 25، ص 167، نهج البلاغه ، فيض الاسلام ، خطبه 131، ص ‍ 407
((شما مردم مى دانيد شايسته نيست كسى كه بر نواميس و خونها و درآمدها و قوانين و پيشوايى مسلمين ، ولايت و حكومت مى كند، بخيل باشد تا براى جمع مال ايشان حرص بزند)).
((وَلا الْجاهِلُ فَيُضِلَّهُمْ بِجَهْلِهِ وَلا الْجافِى فَيَقْطَعَهُمْ بِجَفائِهِ)) نهج البلاغه ، فيض الاسلام ، خطبه 131، ص 407.
(( وبايد ناآگاه به قوانين الهى نباشد تا مبادا مردمان را از روى نادانى به گمراهى بكشاند و بايد جفاكار و خشن نباشد كه در نتيجه از مردم قطع رابطه و مراوده نمايد. (و خلاصه ، دلسوز و مهربان باشد به طورى كه خود را فداى اسلام و مسلمين كند) )) .
((وَلا الْخائِفُ لِلدُّوَلِ فَيَتَّخِذَ قَوْمَا دُونَ قَوْمٍ)) نهج البلاغه ، فيض الاسلام ، خطبه 131، ص 407.
((و بايد از دولتها نترسد تابا يكى دوستى و با ديگرى دشمنى نمايد)).
برخى ازشارحين در شرح اين جمله گفته اند: يعنى رهبر بايدستمكارنباشد تادر اموال و ثروت مسلمين حيف و ميل نمايد و گروهى را بر گروه ديگر مقدم دارد.
((وَلا الْمُرْتَشِى فِى الْحُكْمِ فَيَذْهَبَ بِالْحُقُوقِ وَيَقِفَ بِها دُونَ الْمَقاطِعِ وَلاَ المُعَطِّلُ لِلسُّنَةِ فُيَهْلِكَ الاُْمَّةَ))

 

نهج البلاغه ، فيض الاسلام ، خطبه 131، ص 407.
((و بايد در كار قضاوت ، رشوه خوار نباشد تا حقوق افراد را پايمال كند و نگذارد حق به حق دار برسد و نبايد معطل گذارنده و تعطيل كننده سنت و قوانين و احكام الهى باشد تا امت را هلاك كنند)).
و در جاى ديگر مى فرمايد:
((لَوْلا حُضُورُ الْحاضِرِ، وَقِيامُ الْحُجَّةِ بِوُجُودِ الْناصِرِ وَما اَخَذَاللّهُ عَلَى الْعُلَماءِ اَنْ لا يُقارُّوا عَلى كِظَّةِ ظالِمٍ وَلا سَغَبِ مَظْلُوْمٍ لاََ لْقَيتُ حَبْلَها عَلى غارِبِها)) نهج البلاغه ، فيض الاسلام ، خطبه 3، ص 52. 
((اگر نه اين بود كه جمعيت بسيارى حضور يافته و به ياريم برخاستند و بدين جهت ، حجت بر من تمام گرديد و اگر نبود كه خداوند از دانايان پيمان مسؤ وليت گرفته كه در برابر شكم خوارگى ستمگران و گرسنگى ستمديدگان آرام نگيرند، من از خلافت صرف نظر مى كردم )).
از اين فقرات ، آشكار مى شود كه از وظايف عمده مرجعيت و رهبرى مسلمين ، جلوگيرى از ستم ستمگران و دادرسى ستمديدگان و محرومان و مستضعفين است .
علما نيز بايد تابع رهبر باشند 
از آنچه گفته شد دانسته گرديد كه مراد از ولايت فقيه آن است كه در زمان غيبت امام دوازدهم حضرت مهدى - عجل اللّه تعالى فرجه - فقيه عادل كه داراى شرايط گفته شده باشد، ولى امر و امام مسلمين و سرپرست آنان است و بر جميع مسلمانان اطاعتش واجب است حتى علما و مجتهدين .
اگر مجتهدى باشد كه خود را از رهبر اعلم مى داند، در اعمال عبادتى براى خودش عمل مى كند، ولى واجب است در احكام سياسى اسلام و امورى كه به رهبرى مربوط مى شود، تابع مطيع امام امت باشد.
اطاعت از رهبر مسلمين بزرگترين تكليف الهى است ؛ زيرا بقاى اسلام و نظام اجتماعى مسلمانان و جلوگيرى از تسلط طاغوتها و كفار بر مسلمين از آثار آن است همانطورى كه حضرت رضا( عليه السّلام ) مى فرمايد:
((خداوند اطاعت از ولى امر را در هر زمانى واجب فرموده ، به چند جهت كه برخى از آنها عبارتند از:
چون براى جلوگيرى از فساد و تجاوز به حقوق يكديگر، خداوند حدود و قوانين مقرر فرموده و از آنجا كه غالبا انسان براى رسيدن به منافع مادى حاضر نيست به قانون عمل كند و از لذتهاى نفسانى صرف نظر نمايد، پس ‍ بايد خداوند قيم و سرپرستى بر جامعه قرار داده تا آنها را به عمل به قانون وا دارد و متخلفين را با اجراى قصاص و حدود و ساير احكام مجازات نمايد.
از آن جمله بقاى هر قوم و انسجام ايشان و حفظ از تسلط ستمگر بر آنان متوقف بر اطاعت از امام مسلمين است ؛ زيرا ايشان را بسيج مى كند و با دشمن متجاوز نبرد مى نمايد و نمى گذارد طاغوت بر مسلمانان چيره شود.
و از آنجمله حفظ و بقاى مكتب اسلام است ؛ زيرا امام مبسوط اليد يعنى پيشوايى كه مردم مسلمان از او اطاعت مى كنند نمى گذارد اهل بدعت و ملحدين ، مكتب را منحرف نمايند و قرآن و سنت را بر هوسهاى خود تطبيق نمايند و مسلمانان را گمراه سازند))   فان قال [قائل ]: فلم جعل اولى الامر وامر بطاعتهم ؟ قيل : لعلل كثيرة ،
منها: ان الخلق لما وقفوا على حد محدود و امروا ان لا يتعدوا ذلك الحد لما فيه من فسادهم لم يكن يثبت ذلك ولا يقوم الاّبان يجعل عليهم فيه امينا يمنعهم من التعدى والدخول فيما حظر عليهم ، لانه لو لم يكن ذلك لكان احد لا يترك لذته ومنفعته لفساد غيره ، فجعل عليهم قيما يمنعهم من الفساد ويقيم فيهم الحدود والاحكام ،
ومنها: انا لانجد فرقة من الفرق ولاملة من الملل بقوا وعاشوا الابقيم ورئيس ولما لابد لهم منه فى امرالدين والدنيا، فلم يجز فى حكمة الحكيم ان يترك الخلق مما يعلم انه لابد له منه ، ولاقوام لهم الا به فيقاتلون به عدوهم ويقسمون فيئهم ويقيم لهم جمعهم وجماعتهم ، ويمنع ظالمهم من مظلومهم .
ومنها: انه لو لم يجعل لهم اماما قيما امينا حافظا مستودعا، لدرست الملة و ذهب الدين و غيرت السنن والاحكام ولزاد فيه المبتدعون و نقص منه الملحدون و شبهوا ذلك على المسلمين لانا وجدنا الخلق منقوصين محتاجين غير كاملين مع اختلافهم واختلاف اهوائهم و تشتت انحاءهم فلو لم يجعل لهم قيما حافظا لما جاء به الرسول ( صلّى اللّه عليه و آله ) لفسدوا على نحو ما بينا و غيرت الشرايع والسنن والاحكام والايمان وكان فى ذلك فساد الخلق اجمعين . (عيون اخبارالرضا( عليه السّلام ) )، ج 2، باب 34، ص 100).
نابايستيها در اثر انحراف از ولايت  
به راستى اگر مسلمانان پس از رسول خدا( صلّى اللّه عليه و آله ) از ولى امر به حق هر زمانى اطاعت مى كردند هيچ گاه ستم و تجاوز در بين مسلمانان اين قدر رواج نداشت و هر وقت واقع مى شد از طرف ولى امر، مجازات مى شد و حق مظلوم از ظالم گرفته مى شد و مظلوم يا محروم ، به حق خود مى رسيد. و هيچ گاه طاغوت و ستمگر بر مسلمين چيره نمى شد و نيز هزاران خطوط انحرافى از طرف ملحدين و اهل بدعت در اسلام واقع نمى گرديد و اين همه اختلافات و جنگهاى مذهبى پديدار نمى شد.
استقلال و آزادى در پرتو ولايت فقيه 
پس از چهارده قرن كه ملت مسلمان ايران گرفتار سلطنت طاغوتها و اختلافات و جنگها و خطهاى انحرافى مكتب بود، در اين مقطع زمانى كه حاضر شد از ولى فقيه زمان مرجع تقليد شيعيان جهان و رهبر كبير انقلاب و بنيانگذار جمهورى اسلامى ، آيت اللّه العظمى حضرت امام سيد روح اللّه الموسوى الخمينى - دامت بركاته - اطاعت نمايد، به بركت رهبريهاى خردمندانه و استقامت و پايمرديهاى حضرتش و اطاعت ملت مسلمان از ايشان ، دست قدرتهاى متجاوز خصوصا آمريكا را قطع فرموده و رژيم منحوس ‍ سلطنتى 2500 ساله را ساقط فرموده و امروز بحمداللّه كشور ما مستقل و آزاد است و هيچ قدرت طاغوتى بر ملت ما تسلط ندارد.
باش تا صبح دولتت بدمد 
اما اصلاح قانونهاى ضد اسلامى كه از رژيم گذشته و دوران طاغوتى باقيمانده است و افراد ناصالحى كه در ادارات دولتى هستند و ستمهايى كه بر مظلومين شده و محرومينى كه حقوقشان ضايع گرديده ، البته نياز به مرور زمان و آرامش كشور دارد و همه مى دانند كه از اول پيروزى انقلاب ، آمريكا در كشور ما چه توطئه ها نمود واكنون درست يك سال است كه ارتش بعث عراق به كشور ما حمله كرده و فسادهاى آن ، اگر يارى خداوند و مقاومت نيروهاى مسلح و مؤ من نبود، در همان هفته اول جنگ ، انقلاب را شكست داده بود.
خلاصه ، اصل ستم كه سلطنت طاغوت بود، ساقط شد و اصلاحات ديگر به تدريج درست خواهد شد. همه مى دانند گروههاى ضد انقلاب اسلامى كه (با بيش از هفتاد هزار شهيد و يكصد هزار معلول به ثمر رسيد)، مى خواستند اسلام التقاطى و آمريكايى را روى كار بياورند و روحانيت را تضعيف مى كردند براى اينكه ولايت فقيه و اطاعت از ولى امر را از ملت بگيرند تا راه برگشت آمريكا را آسان سازند و اگر هوشيارى امام امت و اطاعت ملت مسلمان متعهد نبود، دشمن به نتيجه مى رسيد. از خداوند طول عمر و عافيت و موفقيت امام امت و انسجام ملت را خواهانم .

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
a :: تلاش شایسته برای تبیین ارزش‌های انقلاب اسلامی // b :: ارائه و ترویج سبک زندگی اسلامی – ایرانی // c :: توسعه و تجلی مفاهیم، نمادها و شاخص‌های هویت اسلامی – ایرانی //
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    از عملکرد ما راضی هستید ؟
    آیا ماهواره در زندگی انسانها تأثیر گذار است ؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 282
  • کل نظرات : 88
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 5
  • آی پی امروز : 59
  • آی پی دیروز : 4
  • بازدید امروز : 70
  • باردید دیروز : 5
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 75
  • بازدید ماه : 281
  • بازدید سال : 769
  • بازدید کلی : 111,335