بـده، پيمـانه سـرشار امشـب
مرا بستـان زمـن، اي يـار امشب
نـدارم طـاقـتِ بـار جـدائـي
مـرا از دوش مـن، بـردار امشب
نقابِ من، زروي خويش برگير
بـر افـكن پـرده از اسرار امشب
شب قدر و ملائك، جمله حاضـر
مَهِلْ ساقـي، مرا هشيـار امـشب
ماخذ: فيض كاشاني