چندنفر داشتن ميرفتن کوه، سرپرستشون (که از قضا لکنت زبون همداشته) از وسط راه شروع ميکنه ميگه: چ چ چ.... ملت اول يکم نگاش ميکنن ببيننچيميخواد بگه، بعد ميبينن نميتونه حرفش رو بزنه، بيخيال ميشن و راه ميافتن،اين بابا هم همه مسير همينجور هي ميگفته چ..چ..چ.. وقتي ميرسن بالا ميخواستن چادربزنن. سرپرسته بالاخره ميگه: چ..چ..چا..چا..چا..چادر يادم رفت! ملت ميگن اي بابازودتر ميگفتي، حالا بايد برگرديم پايين! تو راه برگشت سر پرسته هي ميگفته: ش ش ش.. ولي ملت ديگه شاکي بودن و کسي توجه نميکرده، وقتي ميرسن پايين يارو بالاخره ميگه: ش..ش..ش..شو..شو..شوخي کردم
آخرین ارسال های انجمن
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
%%%%% هدف دشمن از دجال واره ها حذف ایمان و حیا از جامعه ایرانی است %%%%% | 0 | 390 | admin |
XXXXXXXX همه بر علیه دجال واره QQQQQQQ | 0 | 269 | admin |
دجال واره | 0 | 368 | dajjalvareh |