loading...
آنلاین خلیل
Khalil بازدید : 163 جمعه 19 اردیبهشت 1393 نظرات (0)

1- اميد به خدا باعث عزت دنيا و آخرت مي شود

روي نياز فقط بايد به سمت "بي نياز" باشد. آنان که يک روز عزيزند و يک روز ذليل، نمي توانند ملجاء و مأوايي براي دلهاي دردمند باشند. اگر نيازمند، اميدش به "نيازمند" ديگري است رفته رفته روح ايمان از وجودش خارج و روح خبيث شيطاني جايگزين آن مي شود. از اين رو اميد بايد فقط به "خالق" هستي باشد. (لا يرجون احد منکم الا ربه).

اميد به خدا نيازمند را بي نياز، استعدادش را شکوفا، قلبش را مملو از عشق و محبت به همنوعان، و لبريز از کينه و نفرت به دشمنان خدا و خلق خدا مي کند. اميد به خدا همراه با تلاش و سعي، ثمرات شيرين و بسيار به بار مي نشاند. از گوشه نشيني و خنثي نگري، کسالت و تنبلي پرهيز مي دهد. اميد به خدا شخص مؤمن را بر آن مي دارد تا بر کميت و کيفيت اعمال صالح خود بيفزايد. قرآن مي فرمايد: "آنان که به بقاء و ديدار خداي خود اميد دارند، ناگزيرند عمل صالح انجام دهند." (کهف / 110)

 

اميد به غير خدا هم آثار مخرب و زيانباري دارد. آرزوي دنيوي، خسران و تباهي را به بار مي آورد که در نهايت ميوه بدمزه و تلخ آن جز کفر و شرک چيز ديگري نيست. "اينها (کافران) را به حال خود واگذار تا آشاميدني ها، خوردني ها، لذات مادي و آرزوها، آنان را غافل و از مسير انساني دورشان کند. اينان در آينده نتيجه اين شهوتراني و آرزوهاي خود را خواهند ديد." (حجر / 3)

اگر خوب تفکر شود علت انحراف، غير از اين چند مورد نيست " به حساب خودمان رسيدگي کنيم قبل از آن که به حسابمان رسيدگي کنند."

خوردن، آشاميدن، آرزو و ... اگر در جهت مثبت و به حد اعتدال باشد، نتيجه اش حرکت به سمت کمال و رشد است؛ اما اگر در آن زياده روي شود روح ايمان مي ميرد و عقل و خرد اسير استعمار ديو شهرت مي شود.

سؤال: چرا آرزوي دنيوي نداشته باشيم؟

اسلام مخالف آرزو و آزادي نيست؛ اسلام مخالف افزون خواهي و خود برتر بيني بي دليل است. آرزو و آزادي تا آنجا که آزادي، امنيت و آرامش را از ديگري و جامعه سلب نکند مورد تأييد است.

در اين باره قرآن نيز مي فرمايد: "پول، دارايي، فرزند، عيال و ... اينها همه زينت و شيريني دنياست. شما به دنبال باقيات الصالحات باشيد که نزد پروردگار جزاي نيکو دارد و آرزوي خوبي است." (کهف / 46)

باقيات صالحات يعني:

الف ) فرزند نيکو: فرزندي که بر اساس تعاليم عاليه اسلام تربيت شده باشد، هر کار نيک و عبادتي که انجام دهد بدون آن که ذره اي از ثواب آن کم شود به همان اندازه اجر و ثواب به والدين آن فرزند مي رسد.

 

ب) عبادت: عباداتي که انسان در طول دوران زندگي براي انجام فرمان خداوند تبارک و تعالي انجام داده است.

ج) انفاق: بذل و بخشش به افراد مورد نياز در زماني که در دنيا زندگي کرده است.

در زمان پيغمبر(ص) شخصي از دنيا رفت، انبار خرمايش طبق وصيت، بعد از مرگش بين مستمندان تقسيم شد. زمزمه بعضي فقيران به گوش پيامبر(ص) رسيد که: "خوش به حال ثروتمندان. تا زنده اند از ناز و نعمت برخوردارند و آنگاه که مُردند با تقسيم اموالشان بين مستمندان، راه بهشت را بر خود هموار مي سازند..."

اين نوع نگرش مردم به دين، پيامبر(ص) را سخت آزار مي داد. دانه خرمايي ديد؛ آن را برداشت و فرمود: "مردم، اگر اين شخص در طول حيات خود، اين دانه خرما را وقف کرده بود و به استفاده مستمندي مي رساند بهتر از انفاق اين همه خرما، بعد از مرگش بود.

2- فقط از گناه بايد ترسيد

انسان در زندگي بايد بي باک و شجاع باشد؛ شجاعتي که با عقلانيت گره خورده باشد. چون ترس، خواري و زبوني را به ارمغان مي آورد و زبوني براي شروع خدمت به کفر و باطل کافي است. اما ترس از خدا، عزت به همراه مي آورد و بر اقتدار و قدرت انسان مي افزايد. آنان که "سر" را در پيش حضرت حق فرو آورند، در برابر هيچ ستمگر جلادي کرنش نمي کنند.

الف) بالا رفتن ظرفيت:

ترس از خدا ظرفيت انسان را بالا مي برد. " کسي که به خدا ايمان داشته باشد از کم و زياد شدن ثواب و از احاطه رنج و عذاب بيمناک نمي شود.(جن /13) "ايمان به خدا باعث مي شود که انسان از هيچ ظلم و آسيبي نترسد." (طه / 112) کسي مي ترسد که نقطه ضعف داشته باشد و يا پرونده اعمالش مملو از گناه و ظلم باشد؛ اما مؤمن خيانت و ستمي مرتکب نشده تا از عواقب آن بترسد...

ب) اثر وضعي گناه:

گناه اثر وضعي دارد. باعث هلاکت و نابودي است و اگر دامن اجتماع را گرفت، عذابي هم که نازل مي شود دامن کل اجتماع را مي گيرد ولو اين که در ميان آنان عده قليلي هم اهل گناه، فسق و فجور نباشند. قرآن در علت نزول بلا مي فرمايد: " به سبب گناه و معصيت آن قوم و يا قبيله، خداوند عذاب نازل مي کند و هيچ کس را ياراي مقابله نيست." (شمس/14)

پس اگر در جامعه اي رباخواري، شهوات جنسي، خيانت به بيت المال مسلمين و ... رايج شد، مردم آن جامعه بايد به انتظار عذاب الهي بنشينند که وعده حق عملي است.

ج) ريشه ظلم و ستم:

قرآن ريشه ظلم، ستم، جسارت و جرأت برگناه را عدم ترس از آخرت مي داند. (مدثر/53) زيرا آنان که به آخرت اعتقادي ندارند و يا آن را باور نمي کنند براي کاميابي از لذات زودگذر دنيا، ممکن است به هر جنايت و خيانتي دست بزنند و آينده خود و جامعه را به مخاطره اندازند. ترس در همه ابعاد و اشکال آن قبيح است مگر در برابر خدا. راز آدميت و انسانيت را دريابيم و از لجنزار ماديات و هوا و هوس بيرون رويم تا بوي خوش معنويت را استشمام کنيم.

3 - اثرات و جايگاه علم در زندگي انسانها:

الف) علم سودمند:

هر علمي که به جامعه نفع برساند و باعث ضرر و زيان به عده اي ديگر نشود آن علم سودمند است. قرآن در خصوص اهتمام ورزيدن انسانها به علم، آيات بسيار دارد. قرآن مي فرمايد: " عبادت خدا فقط با علم صورت مي پذيرد." (فاطر/ 28) عبادت با جهل سازگاري ندارد. چون جاهل فقط جوارح خود را در عبادت حاضر مي کند اما عالم علاوه بر آن جوارح، روح خود را نيز دخيل در مهماني خدا مي کند.

ب) علم مضر:

هر دانش و تخصصي که به دين و جامعه ضرر و زيان برساند، از نظر شارع مقدس بي ارزش و مردود است. خواه علم فقه باشد يا علم سحر، ساختن ابزارآلات جنگي باشد يا فيلم و ... علم به تنهايي زيان بخش است. وجود آدمي مرکب از جسم و روح است، جسم جنبه مادي، و روح جنبه ملکوتي و معنوي دارد. علم به تنهايي قدرت حيواني انسان را بالا مي برد اما علمي که همراه با تهذيب نفس باشد، جنبه ملکوتي و روحاني انسان را ارتقاء مي دهد. اگر علم به وسيله تقوي و تهذيب نفس کنترل نشود، تا در موقع مناسب مورد استفاده قرار گيرد، بسيار خطرناک و مضر مي شود و چه بسا آسايش جهانيان را به خطر اندازد.

4- صبر و اثرات آن:

در اين حکمت نهج البلاغه، فراز آخر (يعني صبر)، در برابر چهار بحث گذشته، از امتياز خاصي برخوردار است. امام(ع) انسان ها را به صبر و شکيبايي توجه مي دهد و مي فرمايد: "بر شما واجب است تا صبر را پيشه خود کنيد. صبر در ايمان مؤمن چون سر است براي تن، و ايمان بدون صبر، همچون بدني بي سر، ارزشي ندارد و سودي نمي بخشد.

کليد همه عبادات و چشيدن حقيقت همه آنان، در داشتن صبر است. صبر به انسان قدرت مي دهد تا لحظاتي از لذات مادي بريده و به عبادت بپردازد. صبر، قدرت مي دهد تا در برابر وساوس شيطاني و هواهاي نفساني به شيطان پليد جواب "رد" دهد و زير بار ننگ گناه نرود.

اقسام صبر:

صبر در عبادت: لازمه هر عبادت صبر است؛ زيرا به هنگام انجام عبادت بايد در برابر وساوس شيطاني مقاوم بود.

صبر در معصيت: آنگاه که زمينه گناه فراهم است نيرويي از درون فرياد بر مي آورد که انجام نده. او چشم مي پوشد و از آن لذت و درخواست مقطعي، به خدا پناه مي برد که اين صبر در معصيت خود داراي درجاتي است.

صبر در مصيبت: مؤمن در مصيبت و مرگ عزيزش جزع و فزع نمي کند چون مالک واقعي را خدا مي داند. گريه مي کند اما شکايتي ندارد.

 

اگر انسان بخواهد چند فراز اول را به خوبي انجام دهد، در راه آن بايد مشکلات و سختي هايي را نيز متحمل شود (زيرا هيچ چيزي بدون زحمت به دست نمي آيد). و اگر صبر نباشد به آن درجات نائل نخواهد شد. چرا که به وسيله "صبر" مي توان به لقاءالله رسيد. (رعد/22)

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
a :: تلاش شایسته برای تبیین ارزش‌های انقلاب اسلامی // b :: ارائه و ترویج سبک زندگی اسلامی – ایرانی // c :: توسعه و تجلی مفاهیم، نمادها و شاخص‌های هویت اسلامی – ایرانی //
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    از عملکرد ما راضی هستید ؟
    آیا ماهواره در زندگی انسانها تأثیر گذار است ؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 282
  • کل نظرات : 88
  • افراد آنلاین : 5
  • تعداد اعضا : 5
  • آی پی امروز : 79
  • آی پی دیروز : 3
  • بازدید امروز : 88
  • باردید دیروز : 6
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 3
  • بازدید هفته : 94
  • بازدید ماه : 361
  • بازدید سال : 1,134
  • بازدید کلی : 111,700